به گزارش راهبرد معاصر، دیدار دانشجویان با رهبر انقلاب امروز در حسینیه امام خمینی(ره) برگزار شد.
در این دیدار معین رضیئی، دبیر اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل سراسر کشور، بخشی پور، نماینده دفتر تحکیم وحدت، محمد صالح ترکمان، دبیر جنبش عدالتخواه دانشجویی، کولانی، دبیر اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان، زهرا وفاداران، نماینده بسیج دانشجویی، مرتضی خواجوی نماینده گروههای جهادی، مریم محمدی، نماینده نشریات دانشجویی و محمد مهدی نوینی فرد، دبیر کل اتحادیه مجمع اسلامی دانشجویان به بیان دیدگاههای خود پرداختند.
رضیئی، دبیر اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان در این دیدار با بیان سخنانی گفت: جهان در حال چرخش است. نظم نو سریعتر از آنچه تصور میشد نظم کهنه را به چالش میکشد. دامنه این تغییرات بسیار گسترده است و هیچ کشوری نمیتواند بدون در نظر گرفتن جایگاه خود در متن این تحولات، منافع ملی اش را تامین کند. گمان آن میرود جهت کلی این رخدادها برای کشور ما مفید از دو منظر خواهد بود؛ اولا از تمرکز و توان غرب برای افزایش فشار بر ایران کاسته خواهد شد و ثانیا فرصتهای نو برای پیشرفت و سرمایه گذاری پیش روی ما خواهد بود. مع الاسف در میانه این دگرگونی سرنوشت ساز، کشور ما گرفتار بحرانهای ادامه دار دهه ۹۰ شده و سرمایه اجتماعی نظام کاهش پیدا کرده است. برای حکومتی که با آرمان جمهوری شکل گرفته، جلب رضایت و مشارکت عمومی حیاتی است. از طرفی ثبات سیاسی و اجتماعی برای شرکای اقتصادی و خارجی ما نیز اهمیت خواهد داشت. بنابراین، اگر میخواهیم سرمایه اجتماعی نظام را احیا کنیم و در دنیای رو به تغییر نقش آفرینی داشته باشیم. باید ظرفیت ها، ملزومات و شرایط آن را فراهم کنیم.
وی افزود: از ابتدای انقلاب اسلامی، فضای اجتماعی کشور دوگانههای متنوعی را تجربه کرده است. انقلابی و غیر انقلابی، چپ و راست، اصلاحطلب و اصولگرا، غربستیز و غربگرا. اما در میانه دهه پنجم انقلاب و پس از تجربه اتفاقات تلخ پاییز ۱۴۰۱، مسئله اصلی «ایران» است. آری! پائیز ۱۴۰۱ عرصه تقابل تمام عیار «ایران دوستان» و «ایران ستیزان» بود.
رضیئی افزود: ایران ستیزان همان اقلیتیاند که برای باخت تیم ملی خوشحالی، برای خاک کشور تجزیه و برای اقتصاد کشور تعطیلی را -تجویز- میکنند. ایران ستیزی یعنی آن گروهک خون ریزی که متحدِ دیروزِ صدام و حامی جنایت شیمیایی علیه دختران کردستان بود، اکنون به بهانه خونخواهی دختر کرد، شهرهای کردنشین ایران را به عرصه جنگ شهری تبدیل کند. ایران ستیزی یعنی تناقض و دروغ! یعنی کسانی که ادعا میکنند خون خواه قربانیان حادثه هواپیمای اوکراینی هستند، اما هر روز با عاملان حادثه هواپیمای ۶۵۵ خلیج فارس عکس یادگاری میگیرند. همانها که مدعی اند مشکلشان حجاب اجباری است، رضا خان قلدر را به خاطر برداشتن اجباری حجاب تحسین میکنند. روزها از دولتهای غربی درخواست تحریم بیشتر دارند و شبها به خاطر مشکلات معیشتی مردم ایران اشک تمساح میریزند. به لطف خدا جبهه ایران ستیزان جبهه جذابی است! کلکسیون متنوعی از تروریستهای آدم کش منافقین تا خبرنگار مواجب بگیر دستگاههای اطلاعاتی غرب! در واقع فقدان بدنه اجتماعی و عقلانیت سیاسی در این گروهکهای کذایی باعث شده مردم را دائما به لجاجت دعوت کنند.
وی خاطرنشان کرد: در مقابل، ایران دوستی، یعنی عقلانیت. ایران دوستی یعنی احترام به تمامیت ارضی، تنوع قومیتی، پرچم و قانون کشور. یعنی اعتراض، اما اعتراضی که قرار نیست اوضاع را بدتر کند، تحریم را بیشتر کند و دردی روی دردهای ملت بگذارد. آنچه در این دوگانه جدید میتواند موجب تقویت موضع ایران دوستان شود توجه به ظرفیتهایی همچون وحدت ملی، تکثر اجتماعی و بنیه ایمانی ملت ایران است. ظرفیتهایی که بسیاری از دولتهای جهان حسرت داشتن ذرهای از آن را دارند.
این فعال دانشجویی ادامه داد: بی توجهی به این ظرفیتها و افتادن به دام رفتارهای متحجرانه، قبیله گرایانه و منفعت طلبانه، تقویت مواضع ایران ستیزان و تجزیه طلبان را به دنبال خواهد داشت. رفتارهایی که باعث میشود از دل چنین فرصتهای خلق بحران شود. متاسفانه دو گروه در داخل کشور موضع ایران دوستان را تضعیف میکنند و ایران ستیزان را تقویت!
رضیئی ادامه داد: یک گروه جریانی است که با ادعای اصلاح طلبی در دهه ۷۰ و البته در هشت سال حکومت پر ماجرای آقای روحانی، نتیحه ادعا و عمل شان را دیدیم. از اینها باید پرسید واقعا شما کی به دنبال اصلاح کارکردهای دولت بوده اید؟ در آن سالهایی مجلس و دولت در اختیار شما بود برای اصلاح نظام بانکی چه کردید؟ شما کی خواستید نظام مالیاتی و بی عدالتی آموزشی را رفع کنید؟ دقیقا به همین دلیل دائما درگیر تناقض هستید و حالا هم قافیه را به آن ور آبیها باخته اید. انفعال امروز شما نتیجه رادیکالیسم ۸۸ و بی تدبیری ۹۲ تا ۱۴۰۰ است.
وی افزود: گروه دوم نیروهای معتقد و باانگیزهای هستند که با تشخیص غلط از رسالت خود، مسیر را اشتباه رفته، ظرفیتها را به هدر داده و ایجاد بحران میکنند. مثلا اینکه سُکانداران رسانه ملی، جامعه مخاطب خود را ۴ میلیونی ببینند و اکثریت ۸۰ میلیونی ایران بزرگ را از پای تلویزیون طرد کنند، فرصت بزرگ تبیین مسائل نظام از طریق سرگرمی را سلب کنند و به موشکافی اعتقادی استعدادها پرداخته و آنها را به جبهه ایران ستیزان سوق دهند، یعنی تضعیف ناخواسته ایران دوستان. اقلیت مآبی در صدا و سیما ضد جمهوریت است! جدول پخش تلوزیون را از فرم و محتوا تهی کرده و با وجود صرف هزینههای بسیار از بیت المال، این سرمایه ملی را به اذعان نظرسنجیهای اعلام شده خود تلویزیون، در نظر افکار عمومی از موضوعیت انداخته است.
وی ادامه داد: ذکر این نکته هم ضروری است که انتخابات میدان اصلی نقش آفرینی ایران دوستان است. ناظران انتخابات و خادمان جمهوریت باید افزایش سرمایه اجتماعیِ نظام را مدنظر قرار دهند و دغدغه نتیجه انتخابات را نداشته باشند. طرد سلایق سیاسی از صحنه، موجب آسیب رسیدن به انتخابات به عنوان یک سرمایه ملی میشود و از منتخبان قانونی مشروعیت زدایی میکند و آنها را در مسیر اجرای سیاستهای خود با چالش فقدان سرمایه اجتماعی مواجه میکند.
وی با اشاره به ملزومات تحقق این مسئله گفت: نخستین لازمه نقش آفرینی ایران ثبات داخلی در حوزه سیاسی، اجتماعی، امنیتی و البته اقتصادی است. جمهوری اسلامی اراده خود را در منطقه به رقبا و دشمنان قدرتمند دیکته میکند، اما در کنترل قیمت ابتداییترین اقلام ناتوان است. پهپادهایمان میدان نبردهای نوین را تحت الشعاع قرار میدهد، اما خریدن خودروهای کم کیفیت داخلی برای جوان ایرانی آرزو شده است. متاسفانه داریم باور میکنیم که زور ایران قوی به مافیای خودرو نمیرسد!
این فعال دانشجویی افزود: ما دانشجویان، مشکل را ارتجاع در روشهای حکمرانی میدانیم. ارتجاع یعنی اداره کشور با روشهای سنتی. ارتجاع یعنی مواجهه لجاجت بار با مسئله حجاب. یعنی در پدیدههای فرهنگی اجتماعی همچنان از مدل رفتارهای رادیکال و تندرویهای دهه شصت استفاده کنیم، که مورد اعتراض امام و حضرتعالی هم بوده و هست! ارتجاع یعنی نبود ایده و اراده برای اصلاح وضعیت اقتصادی. یعنی این همه طرح روی زمین مانده مثل مالیات بر خانههای خالی که یکسال و نیم پیش تصویب شده، اما عرضه اجرای آن را نداریم. ارتجاع یعنی شجاعت نداریم از دلالی خودرو و مسکن مالیاتِ سنگین بگیریم تا تورم کنترل شود. ارتجاع یعنی تصمیم سازی مدیران و بازیگران میانی و پشت پرده برای عقیم کردن طرحهای تحولی و خرد کردن اراده دولت. آقای وزیر راه و شهرسازی! آقای وزیر صنعت! آقای نماینده مجلس! جوان کارگری که برای اجاره یک واحد ۶۰ متری در جنوب شهر تهران چندصد میلیون پول نقد لازم دارد را جز به نیروی ایمان چگونه میتوان امیدوار نگه داشت؟ کاری نکنید فقرا به قول امام خمینی فاتحه همهتان را بخوانند. ترمز دلالی را بکشید و ائتلاف نانوشته دولت و دلال را بشکنید.
وی گفت: راه حل از نگاه ما نوگرایی در حکومت است. نوگرایی یعنی ایده و اراده، یعنی نوسازی روش ها. نوگرایی یعنی درک شرایط پیچیده جغرافیای سیاسی-اقتصادی منطقه و جهان و پیگیری نقش آفرینی در مسیرهای کریدوری غرب به شرق و شمال و به جنوب. نوگرایی یعنی اصلاح ساختار ناکارآمد مجلس در فرآیند قانونگذاری؛ یعنی اصلاح قانون کهنه انتخابات مجلس. نوگرایی یعنی تکلیف مقوله تحزب را مشخص کنیم. البته هر یک از این سرفصلها دشواری و پیچیدگیهای زیادی دارد. سال گذشته از همین تریبون گفتیم که عدالت اجتماعی با حکمرانی عالمانه، صادقانه و شجاعانه محقق میشود. هرجا اراده لازم برای بهبود شرایط و به نتیحه رساندن طرحهای تحولی وجود داشته، موفقیتهای شیرین را تجربه کرده ایم.
وی با اشاره به شرایط این مسئله ادامه داد: اجرایی شدن بی کم و کاست قانون اساسی از شروط اصلی تحقق «نقشآفرینی در جهان جدید» و پاسخگوی بسیاری از چالشهای کنونی ما است. مواجهه گزینشی و ناقص با قانون یکی از اشتباهات اساسی ما در امر حکمرانیست، فی المثل مطابق اصل ۸ قانون اساسی امربه معروف و نهی از منکر از وظایف مردم نسبت به حاکمان و حاکمان نسبت به مردم است، اما در طی سالهای گذشته آنقدر که این حق برای حاکمیت محترم شمرده شده، هیچ ساز وکاری برای اعمال آن توسط مردم در نظر گرفته نشده به نحوی که بعضاً مردم برای شنیده شدن مطالبات به حق خود چارهای جز پناه بردن به خیابان برای بیان اعتراض وجود ندارد.
وی خاطرنشان کرد: مواجهه سلیقهای و غلط با قانون یعنی بعد از گذشت ۴ دهه هیچ راهکار کارآمدی برای اجرایی شدن اصل ۲۷ قانون اساسی نداریم و راه برای اعمال سلیقه دولتهای مختلف بر حق اعتراض مردم باز است. مواجهه سلیقهای یعنی زمانی که در منصب قدرت هستیم، بدون نظرخواهی از مردم یک شبه با تصمیم بنزینی زندگی طبقات مستضعف جامعه را به هم میریزیم، آنگاه که از قدرت کنار رفتیم ریاکارانه دم از رفراندوم و اجرایی شدن اصل ۵۹ قانون اساسی بزنیم. مثال دیگرش شوراهای عالی است؛ که گاهی به جای سیاست گذاری قانون گذاری میکنند. گاهی علاوه بر قانون گذاری در زمینه مسائلی جزیی با مصوبات خود برخی قوانین مصوب نمایندگان مردم را بی اثر میکنند. فرزندان انقلابی تان در دانشگاهها از شما در رابطه با حدود اختیارات شورای عالی سران قوا و شورای نظارت بر حسن اجرای سیاستهای کلی نظام نیز سوال دارند.
این فعال دانشجویی با اشاره به اینکه معتقدیم هنوز با گذشت ۴۴ سال از تصویب قانون اساسی برخی از اصول آن اجرایی نشده است، ادامه داد: به طور مثال تامین مسکنِ ابتدایی که در اصل ۳۱ قانون اساسی تصریح شده است، نه تنها در تامین دائمی آن و صاحب مسکن شدن مردم توفیق چشم گیری نداشتیم، بلکه دچار بی سامانی بازار اجاره نشینی در کشور هستیم.
وی در پایان سخنان خود گفت: ما میتوانیم از شرایط جدید بینالمللی برای پیشبرد تمدن نوین اسلامی بهره ببریم. مشروط به اینکه تعریف صحیحی از مردم به عنوان صاحبان اصلی انقلاب وجود داشته باشد. مردم سالاری زمانی محقق میشود که تعریف آن از آرای صندوقهای انتخابات فراتر رفته و به ارتقای جایگاه مردم در عرصههای تصمیم گیری تعمیم پیدا کند. مردم سالاری این نیست که در فضای دو قطبی شده هر یک از گروههای سیاسی تجمعات بخشی از مردم را مصادره به مطلوب کنند. تعریف صحیح این است که سیاست گذار در اتخاذ تصمیمات خود هم منفعت مردم را مبنا قرار دهد و هم با آنها صادقانه رفتار کند. معتقدیم به لطف خداوندی که ما را از جنگ تحمیلی، تجزیه طلبی و توطئه بدخواهان عبور داد، از تحریم و جنگ ترکیبی دشمن نیز عبور خواهیم کرد؛ مشروط به اینکه الزاماتِ روشی در حکمرانی را مد نظر قرار دهیم و وحدت ملی برای ایران قوی داشته باشیم که ایران قوی هم خواست ملت ایران است و هم تضمین کننده اعتلای انقلاب اسلامی.
امیر محمد کولانی، دبیرکل اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان نیز در این دیدار در سخنانی گفت: سال اول قرن جدید را در حالی پشت سر گذاشتیم که شاهد جنگی ترکیبی از جانب دشمنان خارجی و داخلی بودیم، در این مدت تبعات ۸ سال مدیریت لیبرالی کشور در دهه ۹۰ و ناتوانی برخی مدیران فعلی، مردم شریف ایران را با مشکالتی عدیده در حوزه اقتصاد و معیشت مواجه کرده است؛ قیمت اقلام اولیه زندگی سر به فلک کشیده، خرید خودرو دیگر یک آرزو است. مسکن را دیگر نگوییم که تا چه حد خانوادهها را در تنگنا قرار داده است، ازدواج و فرزندآوری هم تحت تاثیر این شرایط نامطلوب اقتصادی به حاشیه رفته، رشد نرخ بزهکاری، طلاق و امثال اینها نیز نتیجه همین شرایط است.
وی افزود: به خوبی میدانیم که بخشی از این مشکلات اقتصادی ناشی از تحریمهای ظالمان عالم است و بخشی، ریشه در مسائل فرهنگی دارد و بخشی دیگر حاصل همین جنگ ترکیبی ست، اما نباید نقش مدیریت را در این بین نادیده گرفت. قطعاً مدیریت دولت قبل مورد نقد است و با توجه به در پیش بودن سالروز صدور فرمان ۸ مادهای حضرتعالی در خصوص مبارزه با فقر و فساد و تبعیض اعلام میداریم، تیتر اصلی مبارزه با فساد محاکمه بانیان وضع موجود است که دل در گرو لیبرالیسم دارند و نه اسلام ناب. اما مدیریت همین دولتی که از ابتدا حائز حمایت ما بوده و میباشد نیز مورد نقد است. متاسفانه از ابتدای دولت برخی از انتصابات توجیه منطقی نداشته اند، مدیران میانیای که هیچ گونه نسبت گفتمانی با دولت انقلابی ندارند، قاعدتاً مجری سیاستهای تحولی آن نیز نخواهند بود.
این فعال دانشجویی ادامه داد: جمهوری اسلامی برای مواجهه با جنگ ترکیبی و عبور از این پیچ تاریخی و رساندن بشریت به سرمنزل نهایی خود، که همان حیات طیبه است، میبایست از مدیرانی شایسته این وظیفه بهره ببرد، نه مانند برخی مدیران که در برهه حساس اغتشاشات اخیر حاضر به پرداخت هزینه نشدند، هرچند که این مسائل کوچک و حاشیهای نمیتواند قطار پر سرعت انقلاب را متوقف کند، اما تاکید میکنیم، افراد عافیت طلبی که میز و صندلی شان را در جهت وزش باد تنظیم میکنند، نمیتوانند در این پیچ تاریخی، کشور را به سلامت عبور دهند.
کولانی خاطرنشان کرد: بر اساس منویات حضرتعالی تنها راه علاج مشکلات کشور، روی کار آمدن دولت جوان حزب اللهی ست. ضمن تشکر از دولت کنونی که الیه بسته مدیران را شکافت و دهها جوان مومن حزب اللهی را وارد کارزار مدیریتی کشور نمود، باید اعلام نماییم که حضور جوانان در دولت هنوز به نحو استثناست و نه قاعده. فراموش نکرده و نمیکنیم در نقشه ۵ مرحلهای کلان انقلاب اسلامی همچنان در مرحله دولت اسلامی که همان اسلامی شدن روش و منش کارگزاران است مانده ایم.
وی ادامه داد: ما معتقدیم انقلاب اسلامی و نظام بر آمده از آن، نه مبتنی بر خشم کور طبقاتی بلکه مبتنی بر فرهنگ بوده و علت پیروزی انقلاب، رشد آگاهی مردم نسبت به اسلام بوده است؛ لذا از ابتدا جدال، بین دو اسلام حداقلی و اسلام ناب بوده و هست که ریشه در تفکرات امام راحل دارد. اگر یک فکر بخواهد به منصه ظهور برسد باید سه مرحله نظریه پردازی، گفتمان سازی و اقدام عملی را طی کند. ما در راستای بیداری دانشجویی وظیفه جامعه اسلامی دانشجویان را در برش اقدام عملی و جریان سازی تعریف میکنیم؛ و پس از بیانات حضرتعالی در دیدار سال گذشته، مهمترین اقدام عملی خود را حفظ و حراست از آرمان و هویت انقلابی میدانیم که دشمن در جنگ ترکیبی این دو امر مهم را نشانه رفته است.
دبیر اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان گفت: انقلاب و امام به جوانان و آحاد ملت کمک کرد تا هدف و قله آرمانی را بشناسد تا بتواند بسوی آن حرکت کند، تا بتواند جایگاه و نقش خود را در این حرکت عظیم آرمانی بیابد؛ این همان چیزی است که باعث میشود جوان احساس ناامیدی و ضعف نکند، بلکه احساس شخصیت و اعتماد به نفس داشته باشد و بتواند ۸ سال دفاعمقدس را مقابل عالمی ایستادگی کرده و سیلی سختی به مستکبرین عالم بزند؛ این همان "هویت" است.
وی خاطرنشان کرد: جوانان اثرپذیرترین قشر از هویت زایی انقلاب بوده اند، که در حال حاضر نیز با گره خوردن این معرفت و هویت با جانشان میتوانند بعنوان حلقات میانی، کشور را به سلامت از این پیچ دشوار تاریخی عبور دهند و کشور را به قلهی آرمانی خود، که همان تمدن نوین اسالمی است، برسانند؛ باتوجه به این نقش اساسی و از آنجایی که هویت یابی از آرمانخواهی میگذرد و در پرتوی آرمان انسان تربیت میشود تا به اوج قله و هدف آفرینش برسد؛ میبینیم که دشمن آرمان زدایی را، با بی تفاوت کردن جوانان نسبت به فقر و فساد و تبعیض و سلطه فرهنگ غربی را در دستور کار پروژه هویت زدایی قرار داده است. آنچه عرض شد علت العللی دارد به نام فکر، همه آسیبی که دشمن با هویت زدایی و آرمان زدایی به نسل جوان امروز وارد میکند، نتیجه قطع زنجیره تواصی در نظام تعلیم و تربیت و به طریق اولی عدم استحکام مبانی فکری بعنوان مهمترین عنصر هویت ساز است؛ لذا برای جلوگیری از هویت زدایی و آرمان زدایی میبایست به تقویت همین مبانی فکری و همچنین زنجیره تواصی پرداخت.
وی افزود: ما قائل به آنیم که ترقی، تکامل و پیشرفت بشر در دو حوزه فردی و اجتماعی به ۴ عنصر فهم، فکر، اندیشه و فرهنگ وابسته است و انسانها بدون استفاده از اندیشه یک عقبه تئوریک مطمئن، نمیتوانند تکالیف اجتماعی خود را به درستی ادا کنند؛ که در صورت عدم رجوع به این عقبه فکری با هفت آفت ارتجاع، رکود، جمود، انحراف، تحجر، روزمرگی و سطحی نگری مواجه خواهیم بود. خواهشمند است در صورت صالح دید، زوایای ضرورت رجوع به عقبه تئوریک و تبعات ناشی از آن را برای جمع حاضر تبیین فرمائید.
کولانی با بیان اینکه ۳۴ سال پیش در آغازین روزهای تولد جامعه اسلامی دانشجویان ۳ فرمان راهبردی صادر فرمودید که یکی از آنان ارتباط با روحانیت اصیل بود، ما به منظور ارتباط با عقبه تئوریک و تعریف این روحانیت اصیل مصداق آن را در شهید مطهری، شهید بهشتی و استاد فکر مرحوم عالمه مصباح یزدی و استفاده از کتب راهگشای این حکیم مجاهد دیده ایم، گفت: راهکار ما در این حوزه آن است که در هر دانشگاه، قرارگاه فرهنگی تشکیل گردد تا با برنامه ریزیهای کوتاه مدت، میان مدت و بلند مدت، در ایجاد ساز و کارهای هویت یابی، پرداختن به فکر و مبانی و از همه مهمتر ایجاد آمادگی در عرصههای هویت بخشی، چون نظام تعلیم و تربیت که با آموزش و پرورش نسلهای بشری، به کمک کتاب و حکمت، زندگی عدالت محور و زیرساخت تحقق آرمانها بنا گذاشته میشود، جوامع بشری را به اهداف آفرینش و در صدر آن قرب الی اهلل هدایت نماید.
وی در پایان گفت: اقا جان مطالبی در خصوص صدا و سیما، مساله بانوان و جمعیت و آموزش و پرورش داریم که مفصلا در قالب نامههایی به دفتر ارسال خواهیم نمود.
امیررضا بخشی پور، دبیر دفتر تحکیم وحدت نیز در این دیدار گفت: امروز جوان ایرانی با یک سوال واحد؛ و دو پاسخ متفاوت رو به رو است. سوال این است: الزامات تحول در کشور چیست؟ پاسخ اول؛ پاسخ معتقدان به انقلاب اسلامی است که جوشیده از نظریه مردمسالاری دینی است و پاسخ دوم؛ پاسخ حافظان منافع استعمار است که به دنبال حذف مردم از عرصههای تصمیم سازی و ستیز با مردم هستند. جمهوری اسلامی خود مبتکر گفتمان مردمسالاری است و با به میدان اوردن مردم؛ کشور را به استقلال سیاسی رسانید و با حمایت از نهضتهای مردمی موجب خیزش ملتها علیه استعمار شد و زمینه را برای تغییر نظم بین المللی فراهم کرد.
وی افزود: سال پیش به مسئولیت شناسی در نظام مردم سالار پرداختیم و اکنون با توجه به مطالبه ابتدای سال شما درباره بررسی زوایای تحول در نظام مردمسالار به الزامات تحول در سه ساحت میپردازیم. اول) تحول گرایی مبتنی بر اصول، دوم) تحول گرایی مبتنی بر اصلاح و سوم) تحول گرایی مبتنی بر پاسخهای نواورانه
این فعال دانشجویی با اشاره به تحول گرایی مبتنی بر اصول، گفت: مردم ستیزان تحول را به معنای عبور از اصول تعریف میکنند. آنها از شعارهای انقلاب پشیمان گشته اند، اما در ظاهر ادعای بازگشت به قانون اساسی را دارند. تعجب انکه چندی پیش یکی از این پشیمانها که تصمیمات صبح جمعهای اش از ذهن ملت پاک نخواهد شد، نظام را به بازگشت به قانون اساسی و اجرای رفراندوم موعظه میکند.
وی خاطرنشان کرد: بنده خطاب به رییس دولت سابق واضح و شفاف میگویم. جمهوری اسلامی خود بزرگترین مدافع قانون اساسی است. توصیه میکنیم شما به قانون بازگردید. ۸ سال از قانون اساسی دم زدید، اما بر خلاف اصل ۹ قانون اساسی استقلال کشور را نشانه گرفتید و برجام و سند ۲۰۳۰ را به ملت تحمیل کردید. ۸ سال ادعای دیپلماسی عزت مندانه داشتید و به میدان تاختید. اما اخیرا، توفیق رویکرد نگاه به شرق اثبات کرد که شما نه مرد میدان بودید نه مرد دیپلماسی. آقایان غربگرا که به بهانه رفراندوم به دنبال رابطه با امریکا هستید؛ بدانید که به برکت ندای شهدای ما، امروز از هر کوی و برزن غریو مرگ بر امریکا برمیخیزد.
بخشی پور خاطرنشان کرد: بر خلاف آن ها، نقدهای دلسوزانه فرزندان شما بعلت مغفول ماندن ظرفیتهای بالقوه قانون اساسی است که موجب شده تا این حضرات این میثاق ملی را دست آویز اغراض سیاسی خود قرار دهند. از نظر ما مهمترین لازمهِ تحولِ مبتنیِ بر اصول، آگاهی آحاد جامعه هست. سوال اینجاست دقیقا در کدام دستگاه، آگاهیِ جامعه به معنای حقیقی آن، و نه به معنای بمباران مردم با دادههای ناقص و غلط، دارای اولولیت است؟ آموزش و پرورش ما تا چه اندازه به فرزندان این سرزمین آموخته است که بر اساس اصل ۵۶ ام قانون اساسی سرنوشت خود را به دست خود خواهند ساخت؟ اگر تلاش نمایند این کشور بر قلههای رفیع قدم خواهد نهاد و اگر سستی کنند باید منتظز بازگشت استعمار باشند.
وی ادامه داد: این تنها بخشی از اصول مترقی قانون اساسی جمهوری اسلامی است که سال هاست از چشم برخی مسئولین پنهان مانده. صدا و سیما که خود میتواند به بزرگترین مدرسه دفاع از قانون اساسی تبدیل شود چه اقدامی در اینباره انجام داده است؟ متاسفانه شاهد آن هستیم که صدا و سیما به علت کم پرداختن به موضوع آزادی فرماندهی خود در جنگ ترکیبی را از دست داده است؛ و تقریبا از ظرفیت مردمی برای نظارت بر دستگاهها و آگاهی بخشی عمومی استفاده نمینماید.
بخشی پور با اشاره به تحول بر مبنای اصلاح ساختارها نیز گفت: در گام دوم حکمرانی، کشوربه اصلاح ساختارها بر مبنای نظارت مردمی نیاز دارد. در این فرصت تنها به یک موزد مهم، یعنی اصلاح ساختار نهاد آموزش عالی اشاره مینماییم:هرچند که جریان مردم ستیز نتوانست در اغتشاشات قاطبه دانشگاهیان را به صحنه آورد و عرصه تولید علم در دانشگاه را تعطیل کند؛ اما این اغتشاشات اثبات کرد ساختار دانشگاه دارای نواقص جدی است.
وی تصریح کرد: قرار بود دانشگاه محلی برای انسان سازی باشد، اما این سرعت تحول، برای رسیدن به آن هدف بسیار کند است. عدم نظارت دقیق بر اساتید موجب شده است که با پدیده اساتید پروازی رو به رو شویم که نیمی از سال را با رانت دانشگاههای ایران کسب درامد میکنند و نیمی دیگری از سال؛ همان درامد را در کانادا و ترکیه خرج میکنند. فرایند پذیرش دانشجو موجب شده است تا اقشار ضعیف که همانا جدیترین حامیان انقلاب هستند، از تحصیل در دانشگاههای برتر محروم شوند.
وی با اشاره به اینکه پیشوای ما، شما استاد نهج البلاغه هستید، تصریح کرد: مگر امیرالمومنین به مالک نفرمود (اگاه باش که طبقات جامعه مختلفند که هر گروه جز به گروه دیگر اصلاح نمیشود) از حضرتعالی میپرسیم ایا این شیوه جذب انحصاری هییت علمی توسط هییت علمی، باعث ایجاد تعارض منافع و فساد نمیگردد؟ از نظر ما سادهترین راه حل ایجاد شفافیت در فرایند جذب، ارتقا و نظارت بر اساتید و ایجاد مرکز جذب متمرکز خارج از انحصار گروههای آموزشی است.
این فعال دانشجویی با اشاره به تحول مبتنی بر پاسخهای نوآورانه ادامه داد: به نظر میرسد در برخی از مسائل، بایستی از پاسخهای معمول عبور کرد و راه حلهای نو ارائه کرد. یکی از شئون برتری جمهوری اسلامی در جهان، نگاه منحصر به فرد آن به زنان است که به علت هجمهها نیازمند توجه ویژه میباشد. اما عدم توجه لازم، باعث شده نظام امروز با مشکل شکاف میان نظریات و واقعیات اجرا مواجه شود.
وی با بیان اینکه شکاف بوجود آمده میان نظریات در این حوزه و تحقق آن را؛ به پاشنه آشیل نظام تبدیل کرده است. به عقیده؛ این مساله به دو تحول اساسی نیاز دارد. نخست: تقویت و فعالسازی لایه نخبگانی است. نظام حکمرانی ما برای تحقق نظریات خود، خصوصا مسئله حد و مرز حضور اجتماعی زنان، ابهامات جدی دارد. در واقع، نه تنها فقه حکومتی در این زمینه به درستی فعال نشده و در تعریف صحنه و تبیین فعالانه نظریهها، نقش خود را ایفا نمیکند، بلکه ضعف لایه نخبگانی، باعث شده برخی از کنشگران دلسوز نظام به اجتهاد شخصی روی آورند.
وی ادامه داد: دوم. میزان اهتمام مسئولین است. عموم مسئولین، در شرایط عادی به مطالبات اساسی در حوزه زنان و خانواده باور ندارند و فقط در شرایط بحرانی که گره مسائل کور شده، یاد حوزه زنان میافتند. شاهد مثال این امر، مواجهه با مسئله حجاب است که در پاسکاری نهادها، هنوز هم نسخههای تکراری روی میز میگذارد و محور واحد و هوشمندانهای در اظهارنظرها و عملکرد دستگاهها برای حل ریشهای مشاهده نمیشود.
دبیر دفتر تحکیم وحدت با اشاره به اینکه از طرفی در بلوای اخیر شاهد بودیم، بخشی از نسل جوان ما تعلقی به هویت جنسیتی، ملی و مذهبی خود ندارند، گفت: سوال اینجاست که در مقوله تربیت، ساختار فعلی مدارس وَ آموزش عالی توانایی پاسخ به الزامات هویتی افراد و خصوصا دختران را دارد؟ یا خود را، در محتوا و ساختار، پشت نظام تربیتی سکولار قایم کرده است؟ آقا جان ما معتقدیم نحوه مواجهه نظام حکمرانی با مسائل زنان نیازمند رویکردی جدید است تا در سطح سیاستگذاری، راهبری و اجرا، از انحصار نهادهای تشریفاتی حوزه زنانی و افرادِ همواره مسئول در این نهادها، خارج شود.
وی گفت: هم چنین در حوزه مهارم تورم که شعار امسال نیز هست و طبعا باید از سمت دولت پیگیری شود، شاهد ان هستیم که دولت، ابزارهای اقتدار خود را به محافل قدرت و ثروت واگذار کرده و عملا اقتدار لازم را برای پیاده سازی ایدههای اقتصادی ندارد؛ لذا معتقدیم ساختار حکمرانی؛ ابتدا باید ابزارهای اقتدار خود را بازیابی کند. برای مثال با سیاست غلط دلاری سازی اقتصاد شاهد آن بوده ایم که ابزار پول ملی یعنی ریال از دست حکمرانان خارج شده است.
بخشی پور گفت: امروز شاهد احتکار ارز توسط شرکتهای دولتی و شبه دولتی هستیم. آنها با احتکار ارز، آن را گران میکنند و سپس مواد اولیه را با ارزی که خود گران کردهاند قیمت گذاری کرده و به تولید کنندگان میفروشند. این یعنی انحصار اندر انحصار! همین ساز و کار باعث شده تا در پنج سال اخیر هزار درصد تورم به مصرف کننده ایرانی تحمیل شود. در واقع ما با یک پدیده تورم طبیعی روبه رو نیستیم بلکه با پدیده غارت ثروت مردم رو به رو هستیم. هدف نهایی این اقلیت مردمستیز این است که با قدرت رسانه ایاش، آحاد مردم را در مقابل جمهوری اسلامی که تنها حامی آنها است، قرار دهند تا با خیال راحتتر و بدون مزاحمت نظام مردم سالار، به چپاول ملت بپردازند. البته ما معتقد به تصدی گری دولت نیستیم، اما باور داریم که دولت باید اقتدار لازم را برای اِعمال تصمیمات اقتصادی داشته باشد و در این جنگ اقتصادی مردم را در مقابل سوداگران تنها نگذارد.
وی در پایان با اشاره به اینکه حرف دلمان را به شما میگوییم، اضافه کرد: فرزند عزیز پیغمبر برای ما نسل خمینی ندیدهها، شما آیینه تمام نمای خمینی هستید. در اغتشاشات اخیر شاهد آن بودیم که دستگاه پروپوگاند استکبار و پادوهای رسانهایاش در داخل؛ تمام تلاش خود را کردند تا حضرت عالی را از قلب ملت ایران بیرون کنند؛ اما شما عزیزتر شدید تا بار دیگر به همگان اثبات شود:چراغی را که ایزد برفروزد / هر آنکس پف کند ریشش بسوزد.
محمد مهدی نوینی فرد، دبیر کل اتحادیه مجمع اسلامی دانشجویان در جریان دیدار جمعی از دانشجویان با رهبر انقلاب به ایراد سخنرانی پرداخت.
وی با اشاره به موضوع خودرو گفت: ظاهرا بعضی از مسئولین فرمایشات شما رو درست متوجه نشدند و برایشان سال ۱۴۰۲، سال «مهار تولید و رشد تورم» است. وگرنه چه دلیل دارد یک ماه بعد از اعلام شعار سال قیمتها بی رویه افزایش پیدا کرده و امروز خرید خودروی بی کیفیت ایرانی برای یک جوان تبدیل به آرزویی دست نیافتنی شده است، این در حالی است که آقا زادههای مسئولین با ماشینهای خارجی در حال مانور تجمل در کشور هستند. ظاهرا یک قدرت فرا قانونی در کشور وجود دارد که اجازه واردات خودرو را نمیدهد، از مسئولین دولت میخواهیم برای یک بار هم که شده موضوع واردات خودرو و کنترل قیمتهای داخلی را تعیین تکلیف کنند.
نوینی فرد با اشاره به لزوم تقویت پول ملی افزود: امروز مقابله با استیلای دلار از واجبترین کارهایی است که باید دولت انجام دهد، ابرقدرتی همچون ایران با پیشرفتها و موفقیتهای علمی و نظامی گسترده چرا باید تمام اقتصادش را به دلار گره بزند، در این زمینه میتوانیم از کشورهایی الگوبرداری کنیم که با حذف دلار از مبادلات تجاری خود موفقیتهای زیادی را تجربه کردند، آماده ایم در این زمینه پیشنهادات عملی خود را به دولت با ذکر راهکار اعلام کنیم.
این فعال دانشجویی با اشاره به مسئله مسکن گفت: «ساخت سالی یک میلیون مسکن» وعده ویژه دولت در ایام تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری بود، ولی متاسفانه اقدام عملی و امیدوار کنندهای در این حوزه برای عموم مردم مشاهده نمیشود، از مسئولین دولت درخواست داریم اگر برنامه عملی در دست اقدام دارد، آخرین وضعیت ساخت مسکن و پیشبرد آن را برای مردم توضیح دهند. حقیقتا نبود خودرو را میتوان تحمل کرد، اما بدون سرپناه چگونه میتوان زندگی تشکیل داد. امروز اجاره خانههای ده متری هم قیمت سر به فلک کشیدهای دارد.
وی به معضلات آموزش عالی اشاره کرد و گفت: در نظام اموزش عالی، هرمقطع تحصیلی دانشجو بالاتر میرود احتمال بیکاری او بیشتر میشود. به این دلیل که اموزش عالی در کنار مباحث تخصصی خود را موظف به افزایش مهارت و توان حل مسئله نمیداند از این رو ضروریست اصلاح اساسی در این زمینه صورت گیرد و دانش با مهارت عجین شود. همچنین در مباحث تخصصی نیز، آمایش مورد توجه نیست به این معنا که یک فرد در رشته مکانیک در منطقه کوهستانی همان درسهایی را میخواند که فرد دیگر در مناطق دریایی میخواند.
این فعال دانشجویی به موضوع حجاب و عفاف اشاره کرد و ادامه داد: ما هم همچون نگاه حضرت عالی معتقدیم اکثر خانمهای بی حجاب مقصر نیستند و باطن این خانمها با خدا است و اگر ضعفی در این مورد هست متوجه نهادهای فرهنگی عریض و طویل با بودجههای کلان است که در این سالها وظیفه خود را به درستی انجام ندادند. البته معتقدیم باید با بلاگرها و سلبریتیهایی که به دنبال ترویج بی حجابی و از بین بردن حجب و حیا در جامعه هستند، برخورد جدی شود و از طرفی مواجه با بعضی از خانمهایی که فریب تبلیغات دشمن را خوردند ظرافت و پیچیدگیهای خاصی را میطلبد. امروز لباسهای مروج بی حجابی در صورتی به طور وسیع و گسترده در بازار موجود است که خانمهای موقر ما از یافتن و تهیه لباس مناسب و پوشیده عاجزند و باید نهادهای متولی برنامه مشخصی را برای حل شدن این موضوع اجرایی کنند. راستی ما چقدر در دانشگاه و مدرسه و حتی دروس معارف، به مخاطب یاد دادیم که حجاب یک مسئله اجتماعی است و نه فردی و امروز متاسفانه، بخش مهمی از جامعه حتی محجبهها حجاب را امر فردی میدانند و همین کار را سخت میکند.
وی درباره مسئله فضای مجازی نیز گفت: حضور مردم در فضای مجازی هم فرصت و هم تهدید است که باید آن را غنیمت شمرد، ما در این عرصه شاهد جنگی تمام عیار هستیم، بمباران دروغ و شبه افکنی بنیان خانواده و جامعه ما را نشانه گرفته است، اغتشاشات اخیر نیز جنگ رسانه بود نه میدان، ما هم عملا جنگ رسانه را باختیم. ما معتقدیم راهکار این موضوع مدیریت و تحول در رسانه است نه فیلتر، سوال این جاست اکنون که کشور به حالت عادی بازگشته چرا هنوز خیلی از پیام رسانها درگیر فیلترینگ هستند، اگر هم فیلترینگ باشد چرا مسئولین ما در تمامی این پیام رسانها فعال هستند؟
وی با اشاره به مسئله سربازی خاطرنشان کرد: کشوری که جوانانش درجهاد اقتصادی و علمی موفق هستند چرا از آنها به طور تخصصی در پستهای مربوطه استفاده نمیشود، بارها از مسئولین مربوطه این موضوع را پیگیری کردیم، ولی جواب قانع کنندهای نشنیدیم. گرچه میدانیم شما دستور داده اید در شیوه سربازی فعلی بازنگری شود و امیدواریم منویات حضرت عالی هر چه سریعتر اجرایی شود و باعث خوشحالی میلیونهایی جوانی شود که بهترین سالهای زندگی شان در سربازی اجباری تلف میشود. همه این مواردی که عرض شد درد و دلی با شما پدر دلسوزمان بود و اجازه نمیدهیم هیچ دشمن خارجی از آن سو استفاده کند، ما بیش از پیش به آینده ایران اسلامی امیدواریم و انشالله این بیرق و علمی که امروز در دستان شماست به ظهور امام زمان ختم شود.
محمد صالح ترکمان، دبیر جنبش عدالتخواه دانشجویی نیز در این دیدار با اشاره به اینکه جمهوری اسلامی ایران از ابتدا تا امروز درگیر انواع هجمههای رسانهای، جنگ و تحریم بوده است، گفت: قطعی است که این هجمهها از ابتدای انقلاب تا کنون بخاطر حرف نوی انقلاب اسلامی و دیگریای است که در برابر هژمونی غرب ایجاد کرد و امید ملتهای مستصعف شد؛ که مبتنی بر آنها تحلیلی پدید آمد که دلیل اصلی مشکلات کشور و ناامیدی مردم همین هجمههاست. براساس این ایده نیز روایت پیشرفت برای تزریق امید به مردم مطرح شد، غافل از اینکه این ایده برای حل بحران ناامیدی راهگشا نیست. چرا که مسئلهی ناامیدی مردم، صرفاً برساختی رسانهای نمیباشد، بلکه میتوان گفت موضوعی واقعی و مسئلهی اصلی کشور است.
وی ادامه داد: این ناامیدی در دو انتخابات گذشته و با مشارکت کمتر از ۵۰ درصدی مردم و دوم شدن آرای باطله در انتخابات ریاستجمهوری نشان داده شد. به زعم ما اتفاقاتی باعث ناامیدی مردم شده است که میتوان آنها را ذیل دو سرفصل صورتبندی کرد. ۱. تحمیل: تفاوت جمهوری اسلامی با دموکراسیهای غربی و دیکتاتوری این است که مبتنی بر ایدهی امت و امامت خود را مکلف به رشد مردم میداند و اگر این رشد محقق نشد، دست به تحمیل نمیزند. اما علیرغم تذکرات رهبر انقلاب رابطهی بین حاکمیت و مردم مختل و در برخی موارد تبدیل به روند تحمیل سیاستها از طرف حاکمیت به مردم شده است.
وی در همین زمینه گفت: حضرتعالی در بیانات نوروزی خود همراهی افکار عمومی را برای تحقق سیاستها و ایدهها ضروری دانستید. قانونی بودن حجاب، یکی از سیاستهای درستی است که درخصوص نحوهی اجرای آن مناقشات زیادی وجود دارد. سؤال ما این است که آیا درخصوص نحوهی مقابله با گسترش بدحجابی، دستگاههای مسئول به دنبال تعامل با مردم هستند یا اینکه همچنان بدون توجه به افکار عمومی به برخورد انتظامی با افراد بدحجاب ادامه میدهند. یا مثلاً در مورد اینترنت که با زندگی روزمرهی مردم در ارتباط است، که علیرغم مخالفت افکار عمومی، محدودیتهای غیرضروری، ناگهانی و دائمی اعمال میشود.
ترکان با اشاره به موضوع تعارض میان سیاستها و گفتمانهای اعلامی و اعمالی، تاکید کرد: از مهمترین مواردی که منجر به بیاعتمادی و ناامیدی مردم میشود، تفاوت میان مواضع مسئولین نظام و واقعیتهای صحنه است؛ که در این رابطه به سه مورد اشاره میکنیم. الف) همواره از اهمیت مشارکت حداکثری مردم در انتخابات، بهعنوان پشتوانهی مشروعیت نظام، صحبت میشود. اما درموردی مثل ردصلاحیتها در انتخابات ۱۴۰۰ که حتی منجر به اعتراض حضرتعالی نیز شد با وجود آن که امکان تغییر صحنه به نفع مشارکت وجود داشت، هیچ اتفاقی نیفتاد و نتیجه شد آنچه دیدیم.
وی گفت: موردِ دیگر سیاستهای تعمیقکنندهی نابرابری است. هدف اصلی انقلاب، جامعهی بیطبقه توحیدی و تحقق عدالت بیان میشد، اما طی سه دههی اخیر با شکلگیری طبقه مرفه جدید و اجرای سیاستهایی مثل خصوصیسازی بهطور خاص در حوزهی آموزش و سلامت، وضع به جایی رسید که در دههی ۹۰ حضرتعالی درمورد عقبماندگی در عدالت تذکر دادید. اما نتیجهی این تذکر، تقلیل مسئله به «پیوست عدالت» در سیاستها شد. آخرین مورد از سیاستهای تعمیقکنندهی نابرابری، افزایش ۲۷ درصدی حداقل دستمزد کارگران در وضعیت تورم ۴۴ درصدی در سال جدید بود.
ترکمان به موضوع شفافیت آرای نمایندگان مجلس بهعنوان وعدهی اصلی نمایندگان فعلی و شفافیت حقوق و مزایای مدیران که در قانون برنامهی ششم توسعه به آن اشاره کرد و گفت: از جمله خواستههای بدیهی مردم هستند که همچنان مغفول واقع شدهاند. همانطور که بیان شد تحمیل در اجرای سیاستها و تعارض بین سیاستها و گفتمانهای اعلامی و اعمالی، ارتباطی به تحریم یا هجمههای خارجی ندارند. سؤال اصلی این است که ریشهی مبتلا شدن کشور به این مسائل ناامید کننده چیست؟ به نظر ما میتوان دو ریشه برای آنها قائل شد که در ادامه بیان میشود.
وی ادامه داد: یکی از اشکالات اساسی نظام حکمرانی ما دادن پاسخهای بعضاً غلط به مسائل است. غلط بودن این پاسخها یا کتمان شده یا روند اصلاح آنها طولانی میشود. در همین رابطه به دو مصداق خصوصی سازی و شورای عالی اقتصادی سران قوا میپردازیم.
این فعال دانشجویی با اشاره به مقوله خصوصی سازی گفت: امروز ۱۶ سال از معرفی خصوصی سازی به عنوان راهکار مقابله با جنگ اقتصادی گذشته؛ فارغ از فسادها و اشتباهاتی که در جریان واگذاریهای متعدد رخ داده، گزارش نهادهای رسمی کشور نیز بر به هدف نرسیدن خصوصیسازی مهر تایید میزنند. بهنظر میرسد ۱۶ سال خصوصیسازی مارا نه تنها قویتر نکرد، بلکه ما را در برابر دشمن ضربهپذیرتر نیز کرد. خصوصیسازی حتی منجر به چابکی و تمرکز دولت روی وظایف اصلیاش هم نشد. یکی از ریشههای قیمت ۵۰ هزار تومانی دلار، شرکتهای سابقاً دولتی هستند که خصوصیشدهاند و از برگرداندن ارزشان خودداری میکنند. با این تفاسیر آیا سیاستهای کلی اصل ۴۴ منجر به مقابله با جنگ اقتصادی شد یا ما را در این جنگ آسیبپذیرتر کرد؟
وی افزود: در پاسخ عموماً دو مورد مطرح میشود. اول گفته میشود خصوصیسازی مورد اجماع اقتصاددانها بود. اما اکنون بسیاری از آنان دیگر این سیاست را تجویز نمیکنند. دوما میگویند اصل سیاستها خوب بود اجرایش مشکل داشت. طبق قانون اساسی رهبری ناظر اجرای سیاستهاست که این امر به مجمع تشخیص مصلحت نظام تفویض شده است. اگر مشکلی در اجرا وجود دارد، یک پای مسئله، دستگاهی است که به این وظیفه خود عمل نکرده است. اما مسئلهی مهم اینجاست که این چه سیاستی است که هیچ دولتی، علیرغم همسو بودن با آن، قادر به اجرای درستش نیست؟ بهنظر میرسد بازنگری در این سیاست و قانون اجرایی آن برای تحقق اهدافش مثل عدالت اجتماعی و مردمیسازی اقتصاد ضروری است.
وی به مسئله جلسات شورای عالی سران قوا اشاره کرد و گفت: سیاست غلط دیگری که هنوز روی آن پافشاری میشود، تصمیمگیری دربارهی برخی مسائل مهم کشور در شورای سران قواست. این شورا جهت هماهنگی قوا برای مقابله با جنگ اقتصادی شکل گرفت، اما عملاً تبدیل شد به محفل قانونگذاری چندنفره؛ و بستری به وجود آورد برای دور زدن مردم، ساختارهای رسمی و محفلی کردن حکمرانی. مرور عملکرد این شورا حاکی از این است که شورا نه تنها تاکنون در اجرای مأموریتهای اصلی خود موفق نبوده، بلکه باعث شکلگیری بحرانهایی مثل اتفاقات آبان ۹۸ هم شده که هزینههایی غیرقابل محاسبه برای کشور بهوجود آورده. با این وجود، اما این شورا تعطیل که نمیشود هیچ، بلکه در آخرین شاهکار، در مصوبهی مولدسازی، علاوهبر مجلس، قوهی قضائیه را نیز دور میزند.
وی خاطرنشان کرد: این دو مورد از مهمترین مصادیق پافشاری بر سیاستهای غلط بودند. همانطور که شما فرمودهاید، انقلاب اسلامی همواره آمادهی تصحیح خطاهای خویش است؛ لذا امیدواریم مطابق با همین نگاه با تغییر سیاستها و ساختارهای اشتباه مانند دو مورد فوق امید به معنای واقعی کلمه محقق شود.
ترکمان با اشاره به تضعیف نقش مردم در عرصهی سیاست، افزود: جمهوری اسلامی از بدو تاسیس دارای بسترهای نهادینه شدهای از قبیل انتخابات بود که بهواسطهی آن مردم امکان مشارکت و تغییر سیاسی داشتند. این موضوع خود مایهی امیدواری مردم بود، اما در چندسال گذشته با مخدوش شدن این بسترها، امید مردم به تغییرات سیاسی نیز تضعیف و جامعه دچار انفعال سیاسی شد. مطابق با قانون اساسی اِعمال قوهی مقننه از طریق مجلس شورای اسلامی است. اما تغییر جایگاه شوراهای عالی از شوراهای مشورتی و هماهنگی به قانونگذاری و افزودن شورای نگهبانِ ثانی از دل مجمع تشخیص مصلحت نظام، مجلس را از کارکرد انداخته است. بدیهی است از کارکرد افتادن قوه مقننه یکی از اصلیترین دلایل مخدوش شدن ماهیت انتخابات مجلس و عدم اقبال مردم به آن است.
وی گفت: بستر دیگر مشارکت سیاسی مردم انتخابات ریاست جمهوری است که به دلیل رویهی غیرشفاف و غیرپاسخگوی شورای نگهبان در بررسی صلاحیتها متزلزل شده است. همین موضوع به طور مشخص یکی از دلایل مشارکت پایین در سیزدهمین انتخابات ریاست جمهوری بود. برای بازگشت مردم به صحنهی کنشگری فعالانهی سیاسی باید علاوه بر بازگشت مجلس به جایگاه حقیقی خود و اصلاح روند بررسی صلاحیتها در انتخابات ریاست جمهوری، اصولِ بر زمینمانده برای مشارکت حداکثری مردم در قانون اساسی نیز احیا شود که به چند مورد آن خواهیم پرداخت. اصل ۲۷: حق اعتراض طبق قانون اساسی منوط به اخذ مجوز از هیچ نهادی نیست، اما در قوانین عادی حق اعتراض مقید به اخذ مجوز شده است. در این رابطه باید دقیقاً منطبق بر قانون اساسی عمل شود. اصل ۵۹: همهپرسی تنها امکان مشارکت مستقیم مردم در امر قانونگذاری است.
وی گفت: بهنظر ما در ۴۴ سال گذشته مواردی از مسائل بسیار مهم وجود داشته که در صورت رجوع به همهپرسی در حل آنها، احتمالاً بسیاری از نابهسامانیها و مناقشات اتفاق نمیافتاد. همچنین اگر همهپرسی تبدیل به رویهای در تصمیمگیریهای بسیار مهم میشد، امروز امکان سوءاستفاده از این کلیدواژه از جانب برخی ورشکستگان سیاسی برای کسب اعتبار مجدد به وجود نمیآمد. اصل ۸: این اصل روح کلی مشارکت مردم در حکومت است که با نگاههای تقلیلگرایانه به یک ستاد محدود شده. اما بدتر از این نگاه تقلیلگرایانه آن است که مسئولین فعلی این ستاد نیز امر به معروف و نهی از منکر را تنها به حجاب محدود کردهاند. اصل ۱۰۴: این اصل به منظور تحقق قسط اسلامی پیشنهاد تشکیل شورا در صنوف مختلف را میدهد، اما متأسفانه با غلبهی نگاههای امنیتی، یا جلوی شکلگیری این شوراها گرفته میشود یا همان حداقلهای موجود نیز تضعیف میگردد.
وی خاطرنشان کرد: بهنظر ما شما معتقدترین فرد به قانون اساسی و مردمسالاری دینی و مهمترین حافظ آن هستید. متاسفانه مطالبه موارد فوق از طریق مجلس و دولت به نتیجه نرسیده است. به همین دلیل نیز امید ما برای احیای اصول فوق و تقویت نقش مردم در صحنهی سیاست و در نتیجه، افزایش امید، شما هستید. پیشنهاد ما این است که در این راستا، در صورت صلاحدید، سیاستهای کلی مردمسالاری دینی از جانب شما تدوین و ابلاغ شود.
زهرا وفاداران نماینده بسیج دانشجویی نیز در این جلسه طی سخنانی گفت: ما معتقدیم امروز که به واسطه غوغا و هیاهویِ فریبندهِ خناسانِ بیگانه و سادهاندیشانِ داخلی، بازار تخریب و سیاهنمایی علیه ایران اسلامی داغ شده است و طعنه به جمهوری اسلامی برای برخی شده است، پوز روشنفکری و ابزار کسب اعتبار! باید گفت آقایان کمی تاریخ بخوانید، از قضا امروز روز شکر است!
وی گفت: خدا را شکر که رنج اشغال، غارت، کشتار و به ویژه تحقیر ملی توسط استعمارگران، امروز برای جوانان وطنم مسئلهای ناشناخته است. رنجی که بر روی تن مردمِ زخمیِ همسایگان ما همچنان آشناست. خدا را شکر که سرنوشت کشورمان توسط مردم خودمان تعیین میشود و دشمن بدخواه نمیتواند همچون گذشته ایران و هماکنونِ برخی کشورهای جهان، با اشاره سفیرش، دولتهای مشروع و مردمی را مثل آب خوردن ساقط کند. خدا را شکر که ارزشهای رسمیِ حاکمیت، الهی است و مردم نیز از عمق جان این ارزشها را باور دارند. خدا را شکر که برخلاف اغلب ایامِ هزارههای گذشته، رابطه حاکمان با مردم، رسما بالا به پایین نیست، خاکساری حاکمان نزد مردم تا جایی ارزشمند و مطلوب شده که برخی نگران بروز ریا در مسئولین هستند.
این فعال دانشجویی افزود: خدا را شکر، مردمی داریم که هم، چون کوه، در برابر طوفانِ سهمگین توطئهها، جنگها، تحریمها و تبلیغها، در کنار انقلاب اسلامی ایران ایستادهاند و به همت این مردم این موارد خنثی و کشور در عرصههای مختلف پیشرفتهای بهسزایی داشته است. خدا را شکر که آرزوی بسیاری از اندیشمندان و فلاسفه برای زِمامداری علمای راستین در جامعه، در جمهوری اسلامی ایران محقق شد. با همراهی امت در موسمی نادر از تاریخ، دو رهبر فرزانه بر مسند هدایت امت قرار گرفتند، که از لحاظ علمی، صاحبنظر و اعلم زمانه بودند. نگاه بدیع ایشان برای اهل اندیشه، شگفتآور و برای اهل عمل به تجربههای مکرر راهگشا بوده و هست. چنین رهبرانی در طول تاریخ به راحتی نصیب هر ملتی نمیشود.
وی با بیان اینکه خدا را شکر به برکت انقلاب اسلامی، الگوی سوم زن مسلمان که نمونهای بدیع و انسانساز در تبیین هویت حقیقی زن مسلمان ایرانی، خصوصا در عصرِ تهاجم استعمار هویتیِ نظام سرمایه و ابزارهای تحت خدمت آن است، ادامه داد: با رهنمودهای امامِین انقلاب، برای زنان سرزمینم ترسیم و توسط دختران و زنان قوی کشورم محقق شده است و شکر که مراکز دانشگاهی و فضاهای نخبگانی نیز مملو از بانوان توانمندی است که در عرصههای مختلف فعالیتهای علمی و اجتماعی به مجاهدت میپردازند و شکر که بنده توفیق دارم که به نمایندگیشان در محضرتان بایستم.
وی خاطرنشان کرد: خدا را شکر که مشغله ذهنی جوانان پاک سیرتِ وطنم از بستر سخیفِ لَذات حیوانی در کوچه پس کوچههای لالهزارها، به دغدغه ذهنی مشکلات مستضعفان، عدالت اجتماعی و سیاسی، نیاز انسان به معنویت، کرامت و آزادی انسان از بند امپریالیسم، غارت گرسنگان آفریقایی و استمرار تحقیر و بردگی در آمریکای لاتین و امثالَهُم تبدیل شد؛ تا جایی که جوانانِ خداجوی این عصر بر بستر این حکومت در این راهِ خدایی، بذل مال و جان میکنند؛ و صدها شکر دیگر برای انقلابی که متعالیترین آرمانها را زنده کرده و رسمیت بخشیده است. اما ما در این فرصت برآنیم تا درباره آرمان جمهوریت سخن بگوییم. ما از شما آموختهایم که عامل پیشرفت کشور سپردن واقعی کار، صحنه و ابتکار عمل به دست مردم است. معتقدیم که تفاوت دولت برای مردم و دولت مردمی اصل مغفول در اداره امروز کشور است.
وی با اشاره به اینکه ما حتماً! بین دولتی که نگاهش به خارج بوده و نظمِ ناعادلانه حاکم بر جهان با کدخداییِ آمریکا را پذیرفته و یک دهه معطلی و عقبماندگی را برای کشور به ارمغان آورده با دولتی که نگاه به داخل دارد و میخواهد که خاکسار مردم خود باشد، تفاوت بسیار قائلیم! اما فاصله بسیار است بین صرف ارادت به مردم با سپردن صحنه و کارها به دست مردم، تصریح کرد: صرف ارادت به مردم میتواند، به تولید روزافزون انتظارات نامتعارف عمومی، دامن زده و به جای توسعه مسئولیت و ظرفیت عمومی در راه پیشرفت، کشور را به سیاهچاله عوامزدگی و بیمسئولیتی بیاندازد.
وی گفت: دلسوزی بیش از حد، خود دلیلی بر مسئولیت ندادنِ به مردم توسط دولت است، این امر گاهی منجر به تحمیل هزینههای گزاف به کشور شده و مردم نیز سختی اداره کشور را درک نمیکنند! مثلا چه معنی دارد در شرایطی که بخشی از مردمِ کشور در سرمای زمستان از قطعی گاز رنج میبرند و دستگاه کارشناسی کشور و مدیران تخصصی حوزه انرژی با بررسی کامل به این نتیجه رسیدهاند که هزینه گاز گروههای پرمصرفِ پر درآمد جامعه را زیاد کنند تا مصرف آنها تعدیل شود، پس از اجرای طرح به آنها تخفیف ۷۰ درصدی بدهیم؟! کشوری که با ناترازی گاز مواجه است، دولت آن باید مردم را به مشارکت گرفته و مصلحتِ عامه را در نظر بگیرد و اگر بخشی از مردم، خلافِ عامه، همراهی نمیکنند. آنها را جریمه کند، نه آنکه تشویق کند! مردمیسازی در اینجا یعنی اینکه که همه مردم به ویژه مرفهین، سهم خود را از سختیهای کشور به دوش بکشند!
این فعال دانشجویی با اشاره به اینکه قیممآبی و عدم اعتماد به ظرفیتهای مردم، دلیل دیگری بر کنار زده شدنِ مردم از عرصه پیشرفت کشور است، افزود: به عنوان مثال در عرصه مسکن برخی مسئولین همچنان اصرار دارند که به مردم کلید تحویل بدهند و روبان ببرند! به همین دلیل دولت وارد ساخت پروژههای عظیم انبوهسازی شده است. اگر دولت، مطابق تجربیات موفق موجود و گذشته، با شکستن انحصارِ خودساخته زمین و تسهیلاتِ ساخت، زمین و تسهیلات را در اختیار خودِ مردم بگذارد، آنها توانایی ساخت خانه را با سرعت و کیفیتی بیشتر از دولت دارند.
وی تاکید کرد: این خود یکی از مصادیق بزرگ مردمیسازی در حوزه اقتصاد و مسکن است که بر زمین مانده. بدون تردید عدم مردمیسازی در عرصه مسکن منجر به شکست نهضت ملی مسکن خواهد شد. دقیقا همین مسئله انحصار زمین، مانع اصلی کشت دیم و استفاده از ظرفیت مراتع برای دامپروری است. عدم بسترسازی برای حضور مردم دلیل دیگری است که مردم ما اساسا در برخی حوزهها نمیتوانند مشارکت داشته باشند. به عنوان مثال، ما از زنان این سرزمین میخواهیم که حضور اجتماعی، مشارکت اقتصادی و فرزندآوری داشته باشند. اما چگونه یک زن میتواند همه این نقشها را همزمان ایفا کند؟!
وفاداران خاطرنشان کرد: بدیهی است که این مسئولیتها نیازمند اصلاحات ساختاری و بسترسازی است. یکی از بسترهای مهم تحقق این موارد کیفیت و اندازه خانه و شهرسازی است. امروزه به دلیل ساخت شهرهای پرتراکم آپارتمانی، امکان جمع کردن این سه هدف با هم برای زنان ما صلب شده است. زنان ما به عنوان نیمی از جمعیت کشور که ظرفیتشان برای رشد اقتصادی بالا آزاد نشده، در آپارتمانها نمیتوانند کسب و کار خانگی و خانوادگی راه بیاندازند و یا گروهها و گعدههای اجتماعی پربسامد داشته باشند و به طریق اولی نمیتوانند حتی به تعداد فرزندان زیاد، در زندانهای آپارتمانی فکر کنند. پس در کنار سایر اقدامات برای حضور مؤثر زنان جامعه در پیشرفت کشور، حتما نیازمند بازنگری و تحول جدی در حوزه شهرسازی و خانهسازی هستیم.
وی گفت: نقص در تربیت مسئولانه در خانوادهها و نظام آموزشی کشور نیز باعث میشود که فرزندان این مرز و بوم با مسائل واقعی کشور دست و پنجه نرم نکرده و آمادگی و مسئولیتپذیری لازم را برای حضور در عرصههای پیشرفت کشور پیدا نکنند. اینگونه نیست که همه آحاد جامعه ما آمادگی لازم برای پذیرش مسئولیتهای بزرگ را نداشته باشند، اما کاستیهای موجود نیازمند اصلاح نگاههای تربیتی در حوزههای اجتماعی و سیاسی، چه از سوی مسئولان تربیتی و چه از سوی مسئولان سیاسی کشور و همچنین خانوادههاست.
وی تاکید کرد: ما به عنوان جریان دانشجویی، ضمن باور این که حلُالمسائلِ مشکلاتِ کشور نقشآفرینی مؤثرتر مردم است، از طریق گفتمانسازی، مطالبهگری و مدلسازی استفاده از ظرفیتهای مردمی مثل اردوهای جهادی پیگیر تحقق این مسأله هستیم و طبعا در پیگیری این موارد از جانب ما نیز کاستیهایی وجود دارد که مشتاقانه آماده شنیدن آنان هستیم.
این فعال دانشجویی با اشاره به موضوع زنان و خانواده گفت: ما بانوان جوان در جمهوری اسلامی از نگاه مترقی حضرت امام به زن که او را در جایگاه زن عزتمند و آزاد برای رشد و شکوفایی انسانی قرار داد، حظ بردهایم، در مسیر عینیتبخشی هر چه بیشتر نیازمند چراغ راه برای حل مسائلی هستیم که میراث الگوی شرقی و جریان غربی ظلم به زنان جهان است. کدام دسته از موانع موجود در زیرساخت فرهنگی و ساختاری برای زیست الگوی سوم را باید هدف قرار داد؟ ایجاد ساختارهای مناسب فعالیت اجتماعی زن الگوی سوم، در کنار ساختارهای مردانه موجود و در ارتباط همافزا با آنها، یا اصلاح ساختارهای مشترک موجود با ایجاد شرایط مناسبتر برای زنان با تقنین و اجرای آییننامههای مناسب؟
وی تاکید کرد: متأسفانه در قانون جدید صیانت از خانواده به جای محوریت خانواده با ظاهرسازی اسلامی، گرتهبرداری قوانین غربی شده است. کشوری که قاطبه جمعیتش پیر شده است را نمیتوان انتظار پیشرفت چندانی از آن داشت از آنجا که در آیندهای نزدیک ابعاد هولناک پیری جمعیت، بیتردید دامنگیر کشور و خصوصا ما نسل نو خواهد بود، ضرورت توجه به اولویتگذاری و فوریت موضوع جوانی جمعیت و تحکیم خانواده از سوی دولتمردان در مقطع فعلی مضاعف میباشد، اما متأسفانه علیرغم تأکید حضرتعالی مبنی بر محور قرار گرفتن موضوع جمعیت و خانواده در نگارش برنامه هفتم توسعه، چنین محوری از سوی دولت به کلی نادیده گرفته شده و به محاق رفته است، و تأسفبارتر آنکه علیرغم مکلف بودن دولت در پرداخت بودجه ۱۰.۷ هزار میلیارد تومانی جمعیت، در سال ۱۴۰۱، سازمان برنامه و بودجه حتی یک ریال برای حمایت از نسل و خانواده ایرانی به دستگاهها پرداخت ننمود./ باشگاه خبرنگاران جوان